آخی دوستم سارا مامان شده
من همیشه غصه میخوردم که اصلا کسی حار میشه باهاش ازدواج کنه
حالا یک زندگی داره همه دهنشون باز مونده
دوست دارم برم ببینمش ولی مامانم نمیذاره میگه نمیخواد تو با زن شوهر دار چیکار داری
ما از دوم راهنمایی دوست بودیم
امروز باید برم دانشگاه خواجه نصیر پروژمو ارائه بدم.ده شب برمیگردم خونه
استاد بی فکر باشه همینه دیگه
ایش
از فردام باید برم فرزانه رو با خواهرش تحمل کنم
چند وقتیه اشکال نداره بالاخره ما هم روی آسونی رو میبینیم
ان شاالله
«همه از خدائیم، به سوی خدا میرویم»
کلّ هستی از خداست. آنچه در دنیای توهّمتان می بینید، از ذات احدیّت نشأت گرفته است. آیا چیزی جز خدا و جز از خدا می بینید؟ خدا آنچه هست، آنچه نیست، آنچه خواهد بود و آنچه بوده است، می باشد. خدا تنها حقیقت، تنها زندۀ واقعی، تنها حیات جاودان و تنها شعور حاکم بر هستی است.
جز خدا نیست. هر چه هست، خداست. جز خدا نبینید، جز خدا نپندارید و جز خدا حامی ای نجوئید که او ذات یگانۀ هستی است. تنها حقیقت ماندگار و تنها پدیدۀ جاودان. جز او هر چه هست، همه از اوست. با اوست. در اوست و تنها اوست که هست و غیر او هر چه هست، زندگانی از او می یابد که او وحدت بی منتهاست. (از وبلاگ حدیث آشنا)