مسیر زندگی

رویای ناتمام

مسیر زندگی

رویای ناتمام

خسته

فرزانه رفت و من دو هفته تنها کار کردم.الانم یک خانومی اومده که همسن منه ولی 4 ساله ازدواج کرده

خسته ام 

امروز رفتم دانشگاه بازم فشار درسها رو احساس کردم و حالم بد شد 

خسته شدم از تلاطم

6 ماهه همش تو استرس بودم

حتی حوصله حرف زدن از احساساتم رو ندارم

من خسته ام

همین


نظرات 1 + ارسال نظر
حسین پنج‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 06:00 ب.ظ

پس برا خودت شدی خانم مهندس
میشه ادرس خونه فرزانه رو برا من پیدا کنی یا شمارش رو بهم بدی؟؟ نیتم خیره ها
به نطراتم جواب بده

نه چون خوبیت و میخوام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد