با خودت چند چندی؟
تا حالا فکر کردی با خودت چند چندی؟
راه رفته و نرفته.همیشه راهها تکرار میشند یا ممکنه فرق کنند.شاید راه شبیه هم هستند که من قدرت تشخیصشو ندارم
حق دارید سر درنیارید من چی میگم
من همیشه بین دو راهی گیر میکنم.خیلی بد نه؟؟؟
دو راهی تصمیمات به ظاهر آسون
دارم به این نتیجه میرسم که دنیا چقدر پوچه
زندگی این دنیا مثل ساختن خونه روی آب میمونه آخرش هیچی به هیچی
فقط حرص زدن حرش زدن و حرص زدن برای هیچی
فردا امتحان دارم.راستش برام مهم نیست
فکرم متمرکز نیست
باید یک بلایی سرم بیاد تا دوباره فکرم متمرکز بشه
بدم میاد از این زندگی ریپل دار.شدم ساید لوب یک تابع سینک که نسبت به هر فیلتر یک نوع سرعت و پاسخی داره
نوشتنم بهانه است
پیامم بهانه است
برای
یافتن حوایکه در پی آدم است