الان تنهام
همکارام رفتند
از صبح حال کار کردن نداشتم ولی زورکی خودمو نگه داشتم
الانم چشمام میسوزه ...
هرکی میاد ردش میکنم بره
امروز تولد همکارم بود اون یکی هم دعوت بود
به منم گفت بیام منم گفتم مهمونی مختلط شرکت نمیکنم
چند وقته زیاد گرسنه ام میشه
مخصوصا وقتی کار میکنم
خسته که نزدیک خونه میشم دلم میخواد گریه کنم
دلم میگیره غروبها
انقدر بی حوصله ام که نمازمم نخواندم
خدا ببخشه منو
(شب عیدی چرا هیشکی نظر نمیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟)
سلام
ابجی اول از همه عیدت مباررررررررررررررررررررک باشه
بیخیال اون دخترا
خیلی خوب کردی دعوتش رد کردی
غروبها همیشه دلگیره
بخصوص برا من
امیدوارم با اون همکارها ابت تو یه جوب بره
afarin
khub kari kardi ke narafti
alan baba mamanet behet etemad kardand
age beri etefaghi biofte pashimun mishi
motmaen bash khoda ba toe va komaket mikone
rasti eyde to ham mobaraaaaaaaaaaaaak
نه من خودم کلا نمی پسندم همچین مراسمی رو