چای شیرین شدم

دیروز یک اتفاقی افتاد که میدونم اون دو تا دختر الان با من لج شدند

وای خدااااااااااااا

من دوست ندارم کسی از من بدش بیاد 

تازه من با اونا کاری نداشتم کار خودمو انجام دادم و برای مدیر توضیح دادم

اونام چون کاری انجام نداده بودند از من بدشون اومد که فعال بودم

دیروز من اومدم خونه ولی اون دوتا رو نگه داشت

الان نمیدونم چی شده ولی به یکی شون اس دادم ج نداد

حتما قهر کرده

به من چه خوب

من کار میکنم به خاطر اونا نگم

بابا میگه کار همین هاش سخته والا خود کار فیزیکی اصلا سخت نیست

بعدشم یارو چند ساله این کاره است

لازم نیست من بگم کار میکنم یا نمیکنم خودش انقدر به پا داره که بهش خبر بدهند

تازه دوربینم هست

ولی اون دوتا خنگ میدونم بر علیه من شورشی چیزی میکنند

به درک

اصلانشم مهم نیست مهم اینکه من یاد گرفتم چطور باشم توی کار بعدیم که چند وقت دیگه ان شاالله میرم دیگه از این اشتباه ها نکنم(شیرین بازی درنیارم)