چند روز مامانم نیست
من شدم مامان
صبح بیدار میشم چای میذارم پرنده ها رو غذا میدم
ناهار و شام میذارم و همش دارم خونه جمع و جور میکنم
خرید بعهده ی داداشمه
خواهرمم چون کنکور داره زیاد کاریش نداریم
فکر میکردم که کار خونه بلد باشم ولی کم کم دارم میبینم یک ریزه کاری هایی رو توجه ندارم
الانم شام پختم امیدوارم خوب از آب دربیاد
بابا شبا زنگ میزنه میپرسه شام خوردید
منم حرصم میگیره .یعنی من گشنگی میخوام بدم به بچه ها این سوالو میپرسه؟
کمی قدر دانی کنند از آدم خوب
نگفته که شام درست نکردی!
گفته شام خوردید یا هنوز نخوردید!
چرا عصبی میشی؟ همه بابا و مامانا همینن
آره
مرسی سر زدی