مسیر زندگی

رویای ناتمام

مسیر زندگی

رویای ناتمام

دروغ

امروز یکی بهم یک دروغ گفت

زودم دستش برام رو شد

واقعا متاسفم چون نیازی نبود دروغ بگه

خیلی ناراحت شدم

چرا بعضی ها راحت دروغ میگند؟

سراغ گریه‌های شبانه‌ام را از تو می گیرم

سراغ گریه‌های شبانه‌ام را از تو می گیرم

از تو که روزی صلابتم را به نرمی خریدی

از تو که احساس در من نهادی

از تو که در من مهربانی دمیدی

سراغ شبهای گمشده در تنهایی را

با فریاد در کوچه‌های شب

از تو می خواهم

از تو که بی کران

و بی نشان

و بی انتهایی،

من از صبح می ترسم

چرا که از شبهای غرق شده در تو

رهایم می کند،

من دل را به سکوت سپرده‌ام

من با سکوت زنده‌ام ...

خداحافظی با دوستان دانشگاه

امروز رفتیم چیتگر گود بای پارتی گرفتیم

انقدر جیغ زدیم و رقصیدیم مخصوصا من و مهسا

تمام بدنم درد میکنه

صبح از همه دیرتر رفتم سرقرار

مینا و مهسا فحش بود که نثارم کردند

صبحونه خوردیم چیپس و پفک و سالاد ماکارونی و قلیون

البته من از قلیون بدم میاد

یازم کلی عکس و فیلم گرفتیم

شانس بیارم پخش نشند

کلی ... ریختیم

یک خداحافظی باحال

پوف

دلم تنگ میشه برا دوستام

بای بای


عدالت

بعضی استادها واقعا عوضی تشریف دارند

من که کاری ندارم سپردومشون به خدا تا خود خدا عدالت و یادشون بده

هر کسی بیشتر باهاشون ... بزنه

هواشو بیشتر دارند


تحول

روز زن که به ما ربطی نداشت ولی خوب مرسی از همه

مرسی مرسی مرسی

امروز استاد بوووووق کلی ما رو معطل کرد تا اومد.دقیقا دو ساعت

ازش متنفرم

با زهرا رفتیم پشت دانشگاه کلی عکس گرفت ازم

هفته دیگه قراره بریم بیرون

یکجورایی خداحافظی کنیم

دلمون کلی برای همدیگه تنگ میشه

دنیاست دیگه کاریش نمیشه کرد.

یک اتفاق جدید تو رفتار مامان بابا با من  افتاد

دیروز خاستگار پیدا شدم برام

افت داره برام ازش حرف بزنم

حالا کی بود و چی بود مهم نیست

مهم حرف مامان و بابام بود

مامان بدون پرسیدم از من جواب رد داده بود.راستش تقریبا با معیارهاش موافقم

اومد بهم گفت اگه بازم موقعیتی پیش اومد چی بگم؟خودم ردش کنم یا بیام ازت بپرسم؟یعنی بابا گفته بوده از این به بعد  بیاد اول  از خودم بپرسه

منم گفتم که ازم بپرسه

گفت حتی اگه کور و کچلم بود؟

گفتم آره

خیلی پررویی کردم ولی احساس کردم اینجوری نمیشه

ولی بعدش خجالت کشیدم.الان مامان پیش خودش گفته چه دختر پررویی شدم


چه دوره هایی و آدم باید تجربه کنه تو زندگیش


این ها رو مینویسم چند سال دیگه بیام بخوانم بخندم بهشون