مسیر زندگی

رویای ناتمام

مسیر زندگی

رویای ناتمام

دیروز

دیروز دفاع مقدس داشتیم و اولین کلاس عمومی مختلط بود نه دومی آخه ادبیاتم مختلط بود

بعد کلاس با مریم رفتیم نمره کارآموزی شو از استادش گرفت منم رفتم یک معرفی نامه گرفتم

رفتم سرکلاس میکرو نشستیم و وقتی استاد حرف میزد من متوجه شدم خیلی چیزها رو هنوزم بلد نیستم

یک ایراد اساسی سیستم آموزشی اینه که مثلا تو رشته ی ما میاد یک مبحث رو از دید های مختلف بررسی میکنه .از نظر ریاضی مغناطیس تجزیه کنترل مخابراتی و قدرتی

ولی درسی نداریم که به ما بفهمونه که بابا همه یکی هستند و فقط اسمشون عوض میشه و دید اون دانشمند ها است  که با هم فرق داره

بنظرم اگه اینجوری میشد فهمش خیلی شیرین تر میشد

مثلا میگند آپ امپ یکجا میگند آی سی 7404 یکجا میگندو ...

یا خازن رو کسی نمیگه که یک بیت حافظه است و اینطوری میشه  خیلی خیلی دید بهتری بهش داشت و ایده های جدید داد

از دور که نگاه میکنی بنظر سخت میاد ولی وقتی با مسائل ملموستر بیان بشه خیلی شیرین تره

بگذریم

دیروز برگشتنی خونه فشارم افتاد و تنها بودم و نمیتوانستم اصلا راه برم

هیچ مغازه ای هم نبود رفتم تو اتوبوس نشستم خوابم برد

من اصلا تو اتوبوس خوابم نمیبره , واقعا حالم بد بود

رسیدم خونه استراحت کردم تازه امروز خوب شدم

 یک تشکرم میکنم از دوستام که میاند نظر میذارند تا جایی که بتوانم جواب میدم

نظرات 1 + ارسال نظر
alireza پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 03:29 ب.ظ http://www.ardalantomeh9.blogfa.com

اپمممممممممممممممممممممممممممممممممم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد