امروز سه تا آزمایشگاه داشتم و حسابی پوستم کنده شد
تازه یکی شون گفته هم شبیه سازی کنیم هم گزارش کار و ایمیل کنیم
واقعا بعضی ها چه توقعاتی دارند .من تازه دارم مطلب و پروتوس یاد میگیرم
راستی تو برنامه از کی بپرسم از تلویزیون پخش شد استادمون و دیده بودم.
قراره کارآموزی برم ونک.دوست بابا گفته بیاد پیش خودم
حالا چون جاش عوض شده اول خودم میرم جام درست شد میگم زهرام بیاد
بمیرم بابام از صبح همش دنبال کارای منه.باید برم یک معرفی نامه هم بگیرم
پروژه مونم میخواییم بدیم به یکی از پسرهای دانشگاه که درسش تموم شده انجام بده
امروز دوستم بهش زنگ زد گفت که نرید پیش استاد تا من بگم چیکار کنید
حالا خدا کنه انجام بده درستم انجام بده والا داستان دارم
ولی چه پولی درمیاره ها.یک کلاس رفته تو مجتمع فنی و همه چی و یاد گرفته از بچه ها دستمزد میگیره
راستی سه روز در هفته شدم یک دفاع مقدس برداشتم .حالا نگرانی ام اینه که فردا بخاطر یک واحد بامبول کنند که قبول نیست و این حرفا
یکی از بچه ها رفته بود پرسید گفتند ایرادی نداره تازه همه بچه هامون برداشتند
این سیستم دانشگاه آخر منو میکشه
حالا قبول نکنند خودم هیچی زهرا رو هم مجبور کردم با من برداره. اون میکشتم
فقط خوبی اش اینه که ترم کوتاهیه
توکل به خدا